بیوکده

بیوگرافی محمد حاتمی

محمد حاتمی (زاده ۲۰ اسفند ۱۳۴۰) بازیگر ایرانی سینما و تلویزیون است.

تولد : ۲۰ اسفند ماه ۱۳۴۰

تهران

پیشه : بازیگری در تئاتر و تلویزیون و سینما , مدیر برنامه ریزی و چهره پرداز

فعالیت : ١٣۶٨ تا کنون

تحصیلات : فارغ التحصیل کارگردانی و بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران

زندگی

محمد حاتمی متولد اسفند ماه سال ۱۳۴۰ در تهران است , وی فارغ التحصیل کارگردانی و بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است , متاهل است و دو پسر دارد , او علاوه بر بازیگری در تئاتر و تلویزیون و سینما , مدیر برنامه ریزی و چهره پرداز نیز هست ,شروع فعالیت بازیگری اش از کانون پرورش فکری و نوجوانان در سال ١٣۵۴ است , وی همچنین موسیقی را زیر نظر شیدا قرچه داغی و فرخ مظهری را از سال ١٣۵٠ تا سال ١٣۵۴ فراگرفت .شرو ع فعالیتش در رادیو در سال ١٣٧٨ بود و شروع فعالیت سینمایی با فیلم “گزل” (محمدعلی سجادی) به عنوان تهیه کننده و بازیگر در سال ١٣۶٨ بود. درسال ۵۷ بازی در نمایش های مختلف را تجربه کرده و کارگردانی نمایش های: شب آوازهایش را می خواند ، علی کوچیکه ، حضور در آئینه پریشان ، خواب گردها ، (من آلیس نیستم اما اینجا همه چیز عجیب است) بوده است , وی بعد از کار کردن در چند تئاتر در سال ۶۱ و ۶۲ و چند تئاتر تلویزیونی وارد عرصه بازیگری سریالها شده است .

بخشی از فیلم شناسی

گلوگاه شیطان (۱۳۸۹)

نگاه (۱۳۸۳)

این زن حرف نمی زند (۱۳۸۱)

زمانه (۱۳۸۰)

آژانس شیشه ای (۱۳۷۶)

مرد عوضی (۱۳۷۶)

افسانه آه (۱۳۶۹)

کلنل (۱۳۶۹)

مجموعه ترانه مادری

مجموعه دلنوازان

مجموعه خانه بی پرنده

مصاحبه با محمد حاتمی

برنامه چشم انداز چندی پیش میزبان محمدحاتمی هنرمند شایسته کشورمان بود،وی متولد۲۰/اسفند/۱۳۴۰ بازیگر و کارگردان و فارغ التحصیل رشته بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبا است گفتگوی او با مجری برنامه را می خوانید:

مجری : شما کار بازیگری ، کارگردانی ، موسیقی، و پانتومیم هم داشته اید کدامشان را بیشتر دوست دارید بنظر می رسد مجری گری هم بلد هستید؟

ج: من درحیطه مجری گری اصلا وارد نمی شوم چون معتقدم کار بسیار سختی است. من بیشتر به کار بازیگری علاقه دارم تا به کارهای دیگر.

مجری: شما کار بازیگری را در تئاتر ، سینما و تلویزیون داشته اید فکر می کنید کدامیک از آنها درشکل گیری شخصیت شما برای انتخاب کارهای بعدیتان نقش بیشتری داشته است ؟

ج:بطور قطع می توانم بگویم مهد ، کلاس و درس من تئاتر بوده و من بیشتر عمرم را در تئاتر گذرانده ام مثل خیلی از دوستانم که الان در سینما فعالیت و پایه محکمی در کار سینمایی دارند آنها هم از تئاتر شروع کردند و به هرحال یک تعهد خاصی نسبت به تئاتر دارم همیشه خودم را مدیون تئاتر می دانم .

مجری : بازیگری در تئاتر سخت تر است یا کارگردانی کردن ؟

پاسخ : این ها ، دو مقوله جدا هستند اما هرکدام جذابیت خاص خود را دارد . کارگردانی مشکل تر است چون شما وقتی بازیگر هستید جزئی از یک گروه هستید و یک نقش را باید ایفاءنمائید و هرروز از خواب که بیدار می شوید خود را برای آن نقش آماده می کنید اما کارگردان باید به مجموعه عوامل فکرکند ، به گونه ای باید کار مدیریتی هم انجام دهد. طبق ساعت عوامل را در یک جا جمع کند و حواسش به بازی یک یک افراد و عوامل پشت صحنه هم باشد. کارگردان در راس هرم است و حواسش باید به همه چیز باشد. من احساس نیازم بازیگری بوده و اصلا فکر نمی کردم روزی بخواهم کارگردانی هم بکنم به هر حال وقتی شما بازیگر می شوی بعد از چند سال این نیاز در شما شکل می گیرد که بخواهید ایده و کاری را روی صحنه ببرید بعد از چند سال این احساس نیاز درمن بوجود آمد که بخواهم کاری را با مجموعه عوامل روی صحنه ببرم .

مجری : آیا تا بحال این احساس نیاز را کرده اید که بخواهید یک کار تلویزیونی یا سریالی را کارگردانی کنید؟

پاسخ : فیلم بله اما سریال خیر برای ساختن فیلم طرحی دارم و قرار است آنرا کار کنم .

مجری : محمد حاتمی از کانون فرهنگی ، هنری پرورش کودکان کار خود را شروع کرد.

درسال ۵۷ بازی در نمایش های مختلف را تجربه کرده و کارگردانی نمایش های: شب آوازهایش را می خواند ، علی کوچیکه ، حضور در آئینه پریشان ، خواب گردها ، (من آلیس نیستم اما اینجا همه چیز عجیب است)

پروانه های آسیایی و زار برگرفته از لیرشاه نیز در کارنامه هنری او وجود دارد حالا بپرسم چی شد که وارد عرصه بازیگری شدید ؟

پاسخ : من بعد از کارکردن در چند تئاتر در سال ۶۱ و ۶۲ و چند تئاتر تلویزیونی وارد عرصه بازیگری سریالها شدم .

مجری : اولین کار تلویزیونی و سریالی که چهره شما برای بینندگان شناخته شد ، چه بود ؟

پاسخ : فکر می کنم سریالی بود که با آقای حسن فتحی بنام پهلوانان نمی میرند بازی کردم قبل از آن هم سریال همسایه ها را با ایشان کارکرده بودم که خیلی مورد توجه واقع شد.

مجری : کار پهلوانان نمی میرند بنظر شما چطور بود؟

پاسخ : به لحاظ ادبیات نمایشی کار بسیار نویی بود . همه عوامل سریال و بازیگران آن از افراد با تجربه بودند .

مجموعه عوامل پهلوانان بسیار حرفه ای بودند که در زمان خودش خیلی حرف برای گفتن داشت .

مجری : با مشکلات زیاد تئاتر چه می کنید؟

پاسخ : تجربیاتی که ساعت های زیاد با دوستان و با تمرین روی صحنه تئاتر کسب کردیم خیلی در رشد و شکوفایی من تاثیر گذار بوده درکنار هم کار کردیم با بضاعت کمی که تئاتر دارد مثل نبودن سالن ، نبودن بودجه کافی همه این سختیها برای من سازنده بوده و سهم زیادی را در شکل گیری شخصیت هنری من بازی کرده است .

مجری : فضای سریال حلقه سبز با بقیه سریالهای تلویزیونی متفاوت بود، دلیل آن را بیان کنید؟

پاسخ : البته این جلسه نقد و بررسی سریال حلقه سبز نیست اما همین فضای متفاوت آن باعث جذابیت این سریال شده بود. اگر قرار است کاری اتفاق بیافتد باید متفاوت از کارهایی باشد که قبلا اتفاق افتاده تا به یادما ندنی شود البته این تفاوت به خاطر آب و رنگ آن نیست اما همان طور که می دانید ابراهیم حاتمی کیا را همه می شناسند ایشان شاعر سینمای جنگ است نبض تماشاگر در دستان اوست حلقه سبز در نوع خود کار متفاوتی بود.فضای متفاوتی داشت کاری بود که خود ایشان هم تابحال آنرا نکرده بود چون همیشه درفضای جنگ و دفاع مقدس فیلم و سریال ساخته بود و این کار کاملا جدا از کارهای دیگر ایشان بود.

مجری: آیا این تفاوت بخاطر غیر متعارف بودن موضوع آن است یا به خاطر بازی بازیگران آن ؟

چون در دوقسمت اول انسان نمی توانست تشخیص دهد چه اتفاقی قرار است بیفتد

حلقه سبز نمی خواست خیلی سریع موضوع را برای بیننده باز کند این اجازه را به بیننده می داد که روی آن تفکر و کمی کنکاش کند و خود تماشاگر به موضوع داستان برسد.

وجود روح در قصه این داستان درفیلم های هالیوود هم وجود دارد اما در این سریال از عناصر دیگر مانند سنت هائی که درباور ما وجود دارداستفاده شد که با نوع کارهای انجام شده متفاوت جلوه می داد .

مجری : اینکه در شخصیت آقای فرخ نژاد یک مقدارتم طنز وجود داشت تعمدی بود یا خود داستان بدینگونه نوشته و طراحی شده بود؟

پاسخ : قطعا از پیش تعیین شده بود. روحی که اول بچه است و ما بچه کوچکی را که در عالم واقع می بینیم با خنده او وحرکات بچگانه اش می خندیم

(خانم بهناز از ژاپن) تبریک بخاطر بازی دراین نقش

مجری : آیا حضور شما در کار قبلی ابراهیم حاتمی کیا (آژانس شیشه ای ) برای انتخاب نقشی که درسریال حلقه سبز داشتید تاثیر گذار بود ؟

پاسخ : اولین تجربه من با آقای حاتمی کیا در فیلم آژانس شیشه ای بود و توسط آقای آتیلا پسیانی که وظیفه انتخاب بازیگران را داشت به آقای حاتمی کیا معرفی شدم . تجربه بسیار خوبی بود و حدود دو ماه برسر آن کار بودم یک رابطه صمیمانه داشتم ایشان نوع تمرین هایشان طوری است که به تئاتر نزدیک می شود و بازیگر هرروزبا نقشش سروکار پیدا می کند.و این تمرین زیاد ، روش خاصی است که دیگر کارگردان ها زیاد به آن اعتقاد ندارند چون خیلی ازحس ها برای بازی براثر تمرین بدست می آید به هرحال باب آشنایی درهمان جا باز شد و بعد از چندسال تجربه مجددی بود .

مجری : اگر بغیر از آقای حاتمی کیا شخص دیگری این سریال را کارگردانی می کرد و به شما این نقش را پیشنهاد می داد بازهم آنرا قبول می کردید ؟

پاسخ : من همیشه علاقه دارم با کارگردانهایی کارکنم که کارشان را بلد باشند. به هرحال من بازیگری هستم که سال ها زحمت کشیده ام واقعا دوست دارم این انرژی من جایی خرج شود که بتوانم یادبگیرم .

مجری : چقدرطول کشید به نقش غلام درفیلم حلقه سبز نزدیک شوید و کلا تحلیل شما از این شخصیت چه بود؟

برای ایفای این نقش خیلی زحمت کشیدم و برای ارائه آن یک وسواس خاص داشتم و دوست داشتم یک چهره جدیدی ارائه دهم و کارگردان هم درمعماری و ساختن آن نقش خیلی به من کمک کرد. خیلی تلاش کردم برای ایفای آن نقش. روز و شب از من جدا نمی شد . جا دارد از یکی از دوستانم بنام بهرام درشکل گیری این نقش تشکر کنم در حالی که من خودم بازیگردان این سریال بودم ایشان (بهرام) خود به تنهایی بازیگردان بنده بود وخیلی دراین مورد به من کمک کرد . بهرام خودش به نوعی گرفتار مقوله اعتیاد است و به لحاظ روحی و روانی دررفتار ، حالات صورت ، صحبت کردن ، راهنمای من بود تا آن شخصیت شکل گرفت . البته کارگردان نیز اشراف کامل به این شخصیت و کاراکتر داشت.

مجری : تحلیل تان از شخصیت معتاد چه بود؟ آیا دلتان برای او نمی سوخت ؟ احساس ترحم نداشتید ، یا مثل خیلی ها فکر می کردید که حقش است ؟ خودش اینطور خواسته است؟

پاسخ : ایشان هم یک نوع قربانی این قضیه بود . اوهم می توانست مثل خیلی از آدمها دراین جامعه زیریک سقف زندگی کند تشکیل خانواده دهد و صاحب زن و فرزند باشد.

مجری : دوست داشتید نقش غلام را طوری بازی کنید که مردم دلشان به حال او بسوزد؟

پاسخ : خیر اصلا سعی نکردم حالت های معتاد گونه یک آدم معتاد را بازی کنم چون رفتم مطالعه کردم از نزدیک دیدم افراد معتاد آدمهایی نیستند که در هنگام راه رفتن سرشان به زمین بخورد گاهی اوقات از دیوار راست هم بالا می روند معتادها هم برای خود مراتبی دارند. غلام هم یک آدم فرز و چالاک و درعین حال گرفتار مسئله اعتیاد خود است .

مجری : این درست است که آدم گزیده کاری هستید ؟

پاسخ : بله من انسان گزیده کاری هستم . دوست دارم کم کارکنم اما همان کار بیاد ماندنی شود و در ذهن بماند. من باید اول خودم لذت ببرم تا تماشاگر از کارم لذت ببرم .

مجری : این لذت بردن به خود آن نقش برمی گردد یا به کارگردان یا به کل عوامل؟

پاسخ : مجموعه عواملی که دورهم جمع می شوند و باهم کارمی کنند باعث می شود که کار خوب یا بد شود و اگر کارخوب شد این لذت حاصل می شود.

مجری : اگر یک کارگردان کاراولش باشد و نقشی به شما پیشنهاد دهد شما قبول می کنید؟

پاسخ : بله درصورتی که آن کارگردان را کاملا بشناسم پیشنهادش را قبول خواهم کرد چون آن کارگردان از بیرون گود نیامده و یکدفعه تصمیم به ساخت فیلم نگرفته است.

مجری: به شما با کارگردانهای زیادی مثل احمد امینی (بیگانه ای میان ما )، ابراهیم حاتمی کیا (تصویر یک رویا) و حسن فتحی کارکرده اید و در تئاتر با کارگردانهای مختلف کار انجام داده اید معرکه در معرکه و نقل قول عاشقان کار آقای سیاوش طهمورث ، رند خلوت نشین و هفت شهر عشق کار خانم پری صابری و دوهزار سیصد و چهل دو روز بعد به کارگردانی آقای بهروز غریب پور

شما بیشتر روی نقش ها تاثیر می گذارید یا نقش ها روی شما؟ این سئوال را پرسیدم از آن رو که شما همیشه در اجرای نقش هایتان یک حالت بی قراری دارید؟

پاسخ : این حالت ۵۰، ۵۰ است هیچوقت سعی نمی کنم نقش ها را نزدیک به خودم کنم منتهی خود را در نقش می گذارم . کسی که نقش را می بیند حس می کند او خود “محمد حاتمی” است و سعی می کنم تاثیر خودم را برنقشم بگذارم و چون اصولا آدم پر انرژی ای هستم این انرژی نه از بابت عجله و بی قراری،به نوعی درنقشم نمود دارد و تاثیر می گذارد.

مجری : یک وقتهایی درزندگی پیش می آید که انسان از خودش و کارش ناراضی است آیا شما اینگونه اید ؟

پاسخ : خیر من هر وقت کتاب جدیدی می خوانم حس می کنم چقدر بی سواد هستم و چیز جدیدی از آن کتاب یاد می گیرم . درمورد کار و فیلم هایی هم که کار می کنم همین طور است . من اصلا تاسف زندگی قبل خود را نمی خورم منتهی به خود می گویم شاید بهتر می توانستم از آن لحظات استفاده کنم . کلا درتمام مراحل زندگی اینگونه هستم. مجری : هیچ وقت شده حسرت نقشی را که قبول نکرده اید بخورید؟

پاسخ : بله اتفاق افتاده و آن نقش را کس دیگری بازی کرده و حسرت خورده ام اما سریع از آن گذشته و زیاد به آن فکر نکرده و خودم را درگیرآن نکرده ام.

انرژی خودرا برای کار بعدی می گذارم که وقتی به من پیشنهاد شد آنرا به خوبی اجراء نمایم .

البته دراین چند ساله ، دیگر زیاد گزیده کاری نمی کنم .یکی از پرکارترین بازیگران بوده ام و الان هم از سر صحنه یک سریال به اینجا آمدم که هم بازیگر یک نقش و هم بازیگردانی این سریال به عهده من است.

مجری : آیا تا بحال به این فکر کرده اید که نقش طنز قبول کنید و تجربه کنید ؟

پاسخ : چرا این کار را تجربه کرده ام .

مجری : تا به حال بعنوان یک بازیگر سریال طنز نوروزی یک نقش را بازی کرده اید؟ .

پاسخ : خیر تا به این لحظه پیش نیامده ولی دوست دارم این کاررا بکنم ولی تابحال این اتفاق نیافتاده اکر کار طنزی باشد بایک کارگردان خوب حتما آن را می پذیرم.

مجری : چاشنی طنز در کارهایتان ابتکار خودتان بوده یا به پیشنهاد کارگردان انجام دادید؟

پاسخ : هم کار خودم بوده و هم به پیشنهاد کارگردان این کار صورت گرفته است بعضی از نقش ها این خاصیت را دارد. دوست دارم اگر قرار است نقش منفی بازی کنم آنرا خیلی شیرین بازی کنم .

مجری : الان مشغول چه کاری هستید ؟

پاسخ : یک کار سریالی را شروع کرده ام به کارگردانی حسین سهیلی زاده چون چند روز دیگر این کار کلید می خورد من اجازه ندارم فعلا اطلاعاتی در این زمینه بازگو کنم.

مجری : شما درکارموسیقی هم هستید چرا کار موسیقی را بصورت حرفه ای دنبال نکردید؟

پاسخ : کارموسیقی یک مقوله جداست و سال ها پیش قبل از اینکه کاربازیگری بکنم کلاس موسیقی می رفتم و چند نوع ساز هم می زنم منتها برای خودم ساز می زنم. سعی می کنم درحیـطه خانه برای خودم و خانواده ام بزنم و خودم بشنوم .

باتشکر از شما که به این برنامه آمدید.